❤ ‿❤ اشک باران ❤ ‿❤ عاشقانه و عارفانه |
|||
سه شنبه 10 دی 1392برچسب:, :: 21:36 :: نويسنده : reza
تو چه گفتی سهراب؟ قایقی خواهم ساخت... با کدوم عمر دراز؟ نوح اگر کشتی ساخت،عمر خود را گذراند با تبر روز و شبش،بر درختان افتاد سالیان طول کشید،عاقبت اما ساخت پس بگو ای سهراب...شعر نو خواهم ساخت بیخیال قایق... یاکه میگفتی... تا شقایش هست زندگی باید کرد؟ این سخن یعنی چه؟ با شقایق باشی...زندگی خواهی کرد ورنه این شعرو سخن یک خیال پوچ است پس اگر میگفتی... تا شقایق هست،حسرتی باید خورد جمله زیباتر میشد تو ببخشم سهراب... که اگر در شعرت،نکته ای اوردم،انتقادی کردم بخدا دلگیرم،از تمام دنیا،از خیال و رویا بخدا دلگیرم،بخدا من سیرم،نوجوانی پیرم زندگی رویا نیست زندگی پر درد است زندگی نامرد است،زندگی نامرد است www.ashkbaran.loxbolg.comصفحه قبل 1 صفحه بعد آرشيو وبلاگ پيوندها
|
|||
|